مرکّب از: بی + طالع، بی نصیب و بی بهره. بدبخت. محروم. (ناظم الاطباء) : ندید دشمن بی طالعم هر آنچه بخواست که دوست بر سر لطف آمده ست و دلداری. سعدی (دیوان چ فروغی ص 752)، رجوع به طالع شود
مُرَکَّب اَز: بی + طالع، بی نصیب و بی بهره. بدبخت. محروم. (ناظم الاطباء) : ندید دشمن بی طالعم هر آنچه بخواست که دوست بر سر لطف آمده ست و دلداری. سعدی (دیوان چ فروغی ص 752)، رجوع به طالع شود
ناتوانی. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : تن از بی طاقتی پرداخته زور دل از تنگی شده چون دیدۀ مور. نظامی. موسی (ع) درویش را دید از برهنگی بریگ اندر شده گفت یا موسی دعا کن تا خدای کفافی دهد مرا که از بی طاقتی بجان آمدم. (گلستان).
ناتوانی. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : تن از بی طاقتی پرداخته زور دل از تنگی شده چون دیدۀ مور. نظامی. موسی (ع) درویش را دید از برهنگی بریگ اندر شده گفت یا موسی دعا کن تا خدای کفافی دهد مرا که از بی طاقتی بجان آمدم. (گلستان).
نافرمانی. طاعت و بندگی نکردن: نشنودم (خواجه احمد) که از وی تهوری و بی طاعتی که اندک دل بدان مشغول باید داشت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 222). دلت گر ز بی طاعتی زنگ دارد هلا به آتش علم و طاعت گدازش. ناصرخسرو. بی طاعتی ای مرد همی کار ستور است عار است مرا زین خر اگر نیست ترا عار. ناصرخسرو. بی طاعتی امروز چو تخمی است کزان تخم فردا نخوری بار مگر انده و تیمار. ناصرخسرو
نافرمانی. طاعت و بندگی نکردن: نشنودم (خواجه احمد) که از وی تهوری و بی طاعتی که اندک دل بدان مشغول باید داشت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 222). دلت گر ز بی طاعتی زنگ دارد هلا به آتش علم و طاعت گدازش. ناصرخسرو. بی طاعتی ای مرد همی کار ستور است عار است مرا زین خر اگر نیست ترا عار. ناصرخسرو. بی طاعتی امروز چو تخمی است کزان تخم فردا نخوری بار مگر انده و تیمار. ناصرخسرو